وقتی کشورها درگیر جنگهای تجاری با چیزهایی مثل تعرفهها و محدودیتهای صادراتی میشوند، واقعاً باعث بروکلاسی در نحوه دسترسی تولیدکنندگان مواد شیمیایی به مواد اولیه مورد نیازشان میشود. نتیجه چی؟ قیمتهای بالاتر و یافتن مواد لازم سختتر میشود، که این امر زمانبندی تولید را بهم میریزد و سود را کاهش میدهد. کافی است به اتفاقات اخیر میان قدرتهای اقتصادی بزرگ توجه کنید - ما شاهد کمبودهای جدی در سراسر جهان بودیم. برخی از مناطق که با ناپایداریهای سیاسی روبرو بودند، واردات مواد اولیه ضروری به طور کامل متوقف شد. چیزی که وضعیت را بدتر میکند، این است که این مشکلات در سراسر شبکه زنجیره تأمین منتشر میشوند. تاخیرها انباشته میشوند و هزینهها به طور مداوم افزایش پیدا میکنند و این موضوع برای شرکتهای شیمیایی رقابت به صورت مؤثر را دشوار میکند. شرکتهای خردمند، محل تأمین مواد خود را تغییر میدهند تا فقط در این بازار ناپایدار بتوانند دوام بیاورند. درک اینکه چگونه جغرافیای سیاسی جریان مواد را تحت تأثیر قرار میدهد، دیگر فقط یک دانش اضافی نیست؛ بلکه برای ادامه فعالیت شرکتها بدون وقفههای مکرر، ضروری شده است.
پراکنده کردن منابع تأمین ما تفاوت بزرگی در مقابله با شرایط سیاسی فعلی که بر کسبوکار شیمیایی تأثیر میگذارد، ایجاد میکند. شرکتهایی که شبکههای قوی و متنوعی از تأمینکنندگان ایجاد میکنند، معمولاً بهتر از شرکتهایی که فقط به یک منبع تکیه دارند، در مواجهه با مشکلات منطقهای عمل میکنند. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند BASF یا Dow Chemical سالها است که فهرست تأمینکنندگان خود را در کشورهای مختلف گسترش دادهاند. این امر به آنها کمک میکند تا حتی در زمانی که اوضاع در برخی مناطق دنیا بد میشود، همچنان به مواد اولیه دسترسی داشته باشند. مزایای این رویکرد فقط به کاهش ریسک محدود نمیشود؛ در واقع، این روش باعث انعطافپذیری بیشتر و توانایی پاسخگویی سریعتر در کل زنجیره تأمین میشود. راهاندازی تأمینکنندگان محلی و ایجاد شراکتهای منطقهای نیز بسیار موثر است. این ارتباطات محلی در زمانهای سخت، حمایت واقعی لازم برای شرکتها را فراهم میکنند و به آنها اجازه میدهند در برابر هرگونه توفان سیاسی که ممکن است در آینده رخ دهد، مقاومت کنند.
صنعت شیمیایی واقعاً احساس کردن فشار ناشی از تورم در حال افزایش، که هم سود خالص و هم کل هزینهها را تحت تأثیر قرار میدهد. قیمتها برای همه چیز از جمله مواد اولیه تا کانتینرهای حمل کالا به طور مداوم افزایش مییابد و باعث میشود تولیدکنندگان برای حفظ سود خود در تلاش باشند. بسیاری از شرکتها اخیراً شروع به بررسی عملیات خود با دیدگاهی متفاوت کردهاند. برخی تمرکز خود را بر کاهش هرگونه هدررفت ممکن گذاشتهاند، در حالی که برخی دیگر سعی میکنند توافقهای بهتری با تأمینکنندگان قدیمی خود به دست آورند. بر اساس دادههای اخیر از سازمانهایی مانند شورای شیمی آمریکا، حاشیه سود در بخش وسیعی از این صنعت طی یک سال گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است. در حالی که برخی از شرکتها موفق به اجرای کنترلهای هوشمندانه هزینه شدهاند که به آنها کمک کرده تا این شرایط سخت را پشت سر بگذارند، برخی دیگر خود را در موقعیتی بین حفظ استانداردهای کیفیت و حفظ رقابتپذیری قیمت در یک بازار فزاینده سخت قرار دادهاند.
سرمایهگذاری در زمینه تحقیق و توسعه در کسبوکار شیمیایی، تفاوت اساسی را در کاهش هزینهها و ارائه ایدههای جدید ایجاد میکند. وقتی شرکتها در تحقیق و توسعه سرمایه میگذارند، توانایی بیشتری در ایجاد فناوریهای جدید و بهبود فرآیندهای موجود پیدا میکنند تا همه چیز ارزانتر اجرا شود. یافتن تعادل مناسب بین آزمایش نوآوریهای جدید و بهسازی روشهای قدیمی برای شرکتهایی که میخواهند هزینهها را کنترل کنند، اهمیت زیادی دارد. دولتها هم از طریق برنامههای مختلفی که شامل معافیتهای مالیاتی و کمکهای بلاعوض هستند، یاری میرسانند و این امر فشار مالی از بودجه این پروژههای تحقیقاتی را کاهش میدهد. شرکتهای شیمیایی باید از این نوع حمایتها بهره ببرند، چرا که این امکان را فراهم میکنند تا کارهای علمی را بدون ایجاد بار مالی سنگین پیش ببرند و در نهایت به رشد پایدار و پیشی گرفتن از رقبا در بازار کمک کنند.
حرکت به سمت روشهای تولید کمکربن امروزه برای تولیدکنندگان مواد شیمیایی که با دغدغههای آبوهوایی و مقررات سختگیرانهتری روبرو هستند، ضروری شده است. این تغییر تأثیر واقعی در کاهش گازهای گلخانهای مخربی که میدانیم سبب گرم شدن کره زمین میشوند، ایجاد کرده است. چه چیزی این حرکت را به حرکت درمیآورد؟ شرکتها بیش از پیش به منابع انرژی تجدیدپذیر روی میآورند و باید بگویم این کار به میزان قابل توجهی موجب کاهش انتشارات میشود. طبق تحلیلهای مختلف صنعتی، شرکتهایی که این تغییر را انجام میدهند، اغلب شاهد بهبود در وضعیت مالی خود هستند و در عین حال به حفاظت از محیط زیست نیز کمک میکنند. نگاهی به اطراف بیندازید و متوجه خواهید شد که شرکتهای زیادی اقدام به اجرای راهکارهایی مانند استفاده از کاتالیستهای بهتر و سیستمهای دستگیری کربن کردهاند تا بتوانند انتشارات خود را بهطور واقعی اندازهگیری و کاهش دهند. و این هم بدانید که دولتهای سراسر جهان نیز بیکار ننشستهاند. آنها انواع انگیزههای مالی از جمله اعتبارهای مالیاتی و کمکهای مستقیم میدهند که باعث میشود کلیه بخشها دوباره فکر کنند و روشهای عملیاتی خود را به شیوههایی دوستداشتنیتر نسبت به مادر طبیعت بازبینی کنند.
برای تولیدکنندگان مواد شیمیایی، پذیرش اقتصاد دایرهوار به یک عامل مهم برای عملیات پایدار تبدیل شده است، زیرا آنها به دنبال کاهش هزینهها در کنار کاهش تأثیرات زیستمحیطی خود هستند. ایده اصلی در رویکردهای دایرهوار ساده اما کارآمد است: کاهش پسماند در هر جا که ممکن است و یافتن راههایی برای استفاده مجدد از مواد در مراحل مختلف تولید. بسیاری از شرکتها از استراتژیهای عملی مانند بازیابی حلالهای مصرفشده، یافتن کاربردهای جدید برای ضایعات صنعتی و طراحی مجدد فرآیندها به منظور تولید پسماند کمتر استفاده میکنند. دادههای واقعی نشان میدهند که شرکتهایی که این روشها را دنبال میکنند، اغلب بهبودهای قابلتوجهی در کارایی مصرف مواد داشتهاند و گاهی خرید مواد اولیه را به میزان ۳۰ درصد یا بیشتر کاهش دادهاند. در همین حال، دولتهای سراسر جهان در حال تشدید مقررات مربوط به مدیریت پسماند صنعتی هستند و این امر تولیدکنندگان مواد شیمیایی را مجبور به پذیرش راهکارهای سبزتر میکند. رعایت این الزامات تنها مفید برای سیاره زمین نیست، بلکه از دیدگاه کسبوکار نیز منطقی است و به شرکتها کمک میکند تا از جریمههای سنگین اجتناب کنند و خود را به عنوان پیشرو در تولید پایدار در بخش رقابتی مواد شیمیایی مطرح کنند.
هوش مصنوعی (AI) در حال تغییر عملیات تولید شیمیایی در تمامی بخشهاست و آنها را بسیار کارآمدتر از روشهای سنتی ممکن میکند. تولیدکنندگانی که این فناوریها را به کار میگیرند، دسترسی به سیستمهای نگهداری پیشبینیکننده پیدا میکنند که مشکلات تجهیزات را در مراحل اولیه شناسایی میکنند و این امر باعث کاهش هزینههای ناشی از توقفات طولانی میشود. زمانبندی تولید هم زمانی که با هوش مصنوعی بهینهسازی شود، بهتر سازماندهی میشود و منجر به کاهش هدر رفتن مواد و استفاده ناکارآمد از منابع در کل کارخانهها میگردد. یک مثال واقعی از یک واحد بزرگ شیمیایی نشات میگیرد که در آن استفاده از هوش مصنوعی در کنترل کیفیت باعث کاهش حدود ۳۰ درصدی هزینههای عملیاتی کل شد. این صرفهجویی به این دلیل رخ داد که الگوریتمهای هوشمند قادر بودند نقصهای احتمالی را در طول فرآیند تولید تشخیص دهند و قبل از اینکه محصولات نهایی خط تولید را ترک کنند، آنها را اصلاح کنند. چنین بهبودهایی نشاندهنده تأثیر بسزای اجرای مناسب هوش مصنوعی بر سودآوری در بخشهای تولیدی است.
تبدیل دیجیتال با بهکارگیری هوشمندانهتر از فناوری، بازی را برای تولید شیمیایی که به انرژی زیادی نیاز دارد تغییر داده است و بهرهوری را در تمامی بخشها افزایش داده است. وقتی تولیدکنندگان سنسورهای کوچک متصل به اینترنت را در سراسر کارخانههای خود نصب میکنند، بهروزرسانیهای لحظهای در مورد مصرف انرژی دریافت میکنند که مدیریت بهتر و کارآمدتر عملیات را تسهیل میکند. اضافه کنید چند پلتفرم جمعآوری و تحلیل دادههای حجیم و ناگهان کارخانهها میتوانند زمانی که به انرژی بیشتری نیاز دارند را پیشبینی کنند و منابع را بهگونهای تخصیص دهند که هزینههای برق را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. شرکت XYZ Chemicals را در نظر بگیرید - پس از نصب این سیستم در سال گذشته، موفق شدند هزینههای انرژی خود را حدود 25 درصد کاهش دهند و در عین حال تولید خود را افزایش دهند. آنچه در اینجا شاهد آن هستیم تنها صرفهجویی در هزینهها نیست؛ شرکتهایی که این راهکارهای دیجیتالی را اتخاذ میکنند، متوجه میشوند که تمامی فرآیندهای عملیاتی روزانه آنها روانتر شده و در نتیجه در بازار امروزی که پایداری به اندازه سود تجاری اهمیت دارد، رقابتپذیرتر شدهاند.