چالشهای کلیدی در خدمات پشتیبانی فناوری شیمیایی مدرن
موانع فنی و عملیاتی
هنگامی که شرکتها فناوری شیمیایی را پیاده سازی میکنند، اغلب با مسائل فنی مانند فناوریهای قدیمی و عدم ادغام انواع فناوریها رو به رو هستند. ادغام ناقص میتواند به بیکارآمدیها و جزایر اطلاعاتی منجر شود که بهینهسازی و مقیاسبندی فرآیندها را مختل میکند. موانع عملیاتی: همچنین، موانع عملیاتی مانند کمبود نیروی کار و رویههای اداری، پیچیدگی را افزایش میدهد. پیچیدگی این فرآیندها نیازمند تواناییهای خاص است، اما کمبود نیروی کار هنوز ظرفیت صنعت را برای کار به طور کامل کاهش میدهد. گزارشهای صنعتی و مطالعات موردی به طور مداوم نمونههایی از اینکه چگونه شکستهای فنی به دلیل این موانع در برابر پیشرفت به وجود میآیند، نشان میدهند. به عنوان مثال، گزارشی از مشاوران EFESO چالشی را که شرکتها در پیادهسازی فناوریهای جدید با آن مواجه میشوند، به چشم میکشاند و به همراه پیچیدگی عملیاتی، کمبود نیروی کار متخصص را نشان میدهد. با پیشرفت سریع فناوری، این چالشها منجر به گسترش شکاف بین آنچه قابل انجام است و آنچه توسط روندهای فناوری جدید مورد نیاز است، میشود.
هزینههای تحقیق و توسعه بالا و موانع پیادهسازی
هزینهی تحقیق و توسعه بالا در صنعت شیمیایی نیز مسئلهای بزرگ است، زیرا این موضوع موانعی را در جلوی فناوری و نوآوری قرار میدهد و محدودیتهایی را بر روی سطح توسعه فناورانه ایجاد میکند. با این کار، پیشرفت برنامههای تجاری کاهش مییابد و هزینههای اضافی برای شرکتها ایجاد میشود که آنها را کمتر تمایل به پذیرش پروژههای نوآورانه یا دستیابی به مرزهای فناورانه ناشناخته میکند. با این حال، در مقابل این موانع، حامیان بالقوه و مناقصات دولتی میتوانند کمک زیادی کنند و منتظر است که آنها وجه اختصاص دهند تا نوآوری را تسهیل کنند (هزینهها و نیازمندیهای منابع را کاهش دهد). بر اساس تحلیلگران صنعت، هزینههای تحقیق و توسعه برای هر نوآوری موفق به طور کمی تناسبی با خروجی پیشبینی شده ندارد؛ بنابراین سیستم سنتی سود و زیان بیش از حد به هزینهها تا نتایج میل میکند. علاوه بر این، ترتیب اجرای پروژهها نیز اهمیت زیادی دارد، زیرا اگر پروژهها برای تکمیل به موقع عجلهاند، هزینهها میتوانند افزایش یابند و روالهای ایمنی ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند. بررسی این موانع به وضوح نیاز فوری به یک مدل سادهتر برای تأمین مالی و مدیریت پروژههای فناوری شیمیایی را نشان میدهد که تضمین میکند سود و زیان به جای ایجاد اولویت برای ایمنی و نوآوری موفق، اهمیت کمتری داشته باشد.
رویکردهای استراتژیک در پیادهسازی فناوری شیمیایی
بهینهسازی فرآیند از طریق مهندسی پیشرفته
بهینهسازی فرآیند با اصول مهندسی پیشرفته یکی از گزینههای بهبود کاربرد فناوری شیمیایی است. رویکردهایی مانند لین و سیگما شش، روشهای سازمانیافتهای برای حذف زباله، افزایش کیفیت و تضمین کارایی عملیاتی ارائه میدهند. فرآیندهای شیمیایی میتوانند کارآمدتر و منعطفتر شوند هنگامی که فناوریهایی مانند هوش مصنوعی (AI) و اینترنت چیزها (IoT) با هم ترکیب میشوند. به عنوان مثال، IoT میتواند توانایی رد و بدل پیوسته را فراهم کند که منجر به پاسخهای سریعتر و نگهداری پیشبینیپذیر خواهد شد. مطالعات موردی شرکتهای رهبر در پیادهسازی TCOE طبیعت تغییردهنده این روشها را نشان میدهد و نشان میدهد که چگونه میتوانید کسب و کار خود را علیه بلایای گرانقیمت، گاهی مرگبار، بدهی فنی محافظت کنید. اگر موفق باشند، این تجدیدنظرها تنها منجر به کاهش هزینهها نمیشود، بلکه زمان نیز کاهش مییابد، که نشان دهنده صرفهجوییهای قابل توجهی است.
استفاده از شراکتهای تحقیق و توسعه یکپارچه
اهمیت فعالیت های همکاری تحقیق و توسعه در زمینه شیمیایی نباید دست کم گرفته شود. با چنین جمع آوری منابع (از جمله مالکیت معنوی و دانش) ، چنین "شراکت" نشان دهنده انگیزه بسیار مورد انتظار برای چرخه های نوآوری سریعتر و توزیع هزینه های تحقیق و توسعه است. مدل های تجاری مانند مشارکت های دولتی و خصوصی بسیار موفق بوده اند: مشارکت های موفق منجر به پیشرفت سریع و کاهش هزینه های مالی شخصی شده است. به اشتراک گذاری مالکیت معنوی بین شرکا باعث توسعه همکاری و به حداقل رساندن استفاده از منابع می شود و در نتیجه توسعه کل صنعت را ترویج می دهد. این مشارکت ها می توانند به شرکت ها کمک کنند تا از موانع[cl1] جلوگیری کنند و توانایی رقابت در زمینه نوآوری و توسعه فناوری را بهبود بخشند.
ادغام پایداری در استراتژیهای فناوری شیمیایی
مسیرهای کاهش کربن برای فرآیندهای صنعتی
شرکتهای شیمیایی به طور فزایندهای بر روی کاهش کربنزایی تمرکز میکنند، که این فرآیند شامل کاهش گازهای گلخانهای با استفاده از روشهایی مانند جمعآوری و ذخیره سازی کربن (CCS) است. این سیستمها طراحی شدهاند تا دیاکسید کربن را پیش از اینکه به هوا برسد و به تغییرات آب و هوایی کمک کند، به اشتباه در بیاید. گازهای کربنی مستمر صنعت شیمیایی نیاز ضروری به این اقدامات را نشان میدهد. به عنوان مثال، این بخش یکی از بزرگترین مشارکتکنندگان در اmissیونهای جهانی است و کاهش این آمار برای توسعه بلندمدت حیاتی است. «شرکتهایی مانند شل و BASF قبلاً نشان دادهاند که در این زمینه رهبری میکنند، با سرمایهگذاری در فناوری CCS و پروژههای دیگر کاهش کربنزایی که منجر به کاهش قابل توجهی در میزان کربن تولیدی شدهاند.
سیستمهای حکمرانی به افزایش استفاده از کاهش دیاکسید کربن کمک میکنند. دولتها هدفهای صدور گاز گرمسیری شدیدتری تعیین میکنند که صنایع را مجبور میسازد تا تنظیمات لازم را انجام دهند. سیستم معاملات گاز گلخانهای اتحادیه اروپا نمونهای است که در آن تولیدکنندگان به صورت مالی تشویق میشوند تا انتشارات خود را کاهش دهند. اینها فقط الزامات نیستند، بلکه فناوریهای نوآورانه را نیز ترویج میکنند و بنابراین پیشرفت به سمت آیندهای شیمیایی تمیزتر را آماده میسازند. با تأکید بر این توصیهها، سرمایهگذاری در بهترین فناوریهای کاهش دیاکسید کربن امروزه میتواند هم پایداری و هم سودآوری را تأمین کند و زمینهساز شدنیسازی همزمان ثروت محیط زیستی و اقتصادی برای شرکتها میشود.
اصول اقتصاد دایرهای در عملیات کارخانه
اقتصاد دایرهای - که در آن مواد مجدد استفاده میشوند، بازیابی میشوند یا پردازش میشوند تا در استفاده باقی بمانند - اهمیت بیشتری در کارخانجات شیمیایی که به دنبال کاهش زباله هستند، پیدا کرده است. با اتخاذ یک مدل دایرهای تر (انتقال از 'گرفتن-ساختن-프로그ما' به سوی مدل 'ساختن-استفاده کردن-مجدد استفاده کردن')، تولید زباله میتواند به طور قابل ملاحظهای کاهش یابد. این رویکرد بر روشهای بازیابی و خرد کردن تمرکز دارد، که منجر به کاهش زبالههای مرتبط با مواد میشود. به عنوان مثال، BASF اقتصاد دایرهای را با ایجاد ارزش در ارزیابی چرخه زندگی و نشان دادن عملکرد پایداری برجسته در مصرف مواد اولیه و صرفهجویی در انرژی، تاسیس کرده است.
اما تغییر به مدلهای اقتصاد دایرهای در عملیاتهای قائم بدون مشکلات نیست. موانعی مثل هزینههای بالا برای پیادهسازی، زیرساختهای کهنه و مقاومت علیه تغییر، انتقال سلسه به این روشهای پایدار را دشوار میکند. استراتژیبندی درباره چگونگی حل این مسائل: چگونه فناوری جدید را پیاده کنیم، چگونه با شرکای خود همکاری را بهبود بخشیم، چگونه پولی در انرژیهای تجدیدپذیر بگذاریم که به طور تدریجی این موارد را جایگزین کنند. پیشآمد این چالشها نه تنها برای دستاوردهای محیطزیستی مفید است، بلکه برای کارایی اقتصادی و رقابتپذیری در بازار جهانی نیز مهم است. کارخانههای شیمیایی میتوانند با دایرهای شدن، به آیندهای سبزتر کمک کنند.
طبیعتبندی به سیاستهای نظارتی تکامل یافته
امتثال به الزامات گزارشدهی ESG
در محیطی که مقررات برای صنعت شیمیایی در حال تغییر است، رعایت اصول گزارشدهی ESG (محیط زیست، اجتماعی، حاکمیت) هر روز مهمتر میشود. گزارشدهی ESG مهم است زیرا عواملی را که به ب<=(دقت کنید که این قسمت به دلیل خطای تکنیکال کوتاه شده است و باید بازنویسی شود) سustainability و اثر اخلاقی تأثیر میگذارند، شامل میشود. درکل، درج اصول ESG میتواند برای شرکتها دشوار باشد زیرا اغلب نیاز به انجام تغییرات قابل توجهی در عملیات و سیستمهای اطلاعاتی دارند. شرکتهای شیمیایی همچنین با چالشهای دادهای (مانند جزیرههای داده و حریم خصوصی) در مورد گزارشدهی ESG مبارزه میکنند، بر اساس گزارشی از مشاوران مدیریت EFESO. اما چنین الزاماتی شفافیت در امور شرکتی را افزایش میدهد و میتواند نظر عمومی را بهبود بخشد، همانطور که جورن گروسه-ویلد، مدیر عامل در شرکت مشاور EFESO نسبت به تلاش برای سادهسازی الزامات گزارشدهی توضیح داده است. بنابراین، رعایت ESG تنها یک الزام مقرراتی نیست، بلکه یک مزیت تجاری است که کمک خواهد کرد به کسب اعتماد و اعتبار از سوی سهامداران خود.
ابزارهای دیجیتال برای ردیابی امنیت و پایداری
استفاده از ابزارهای دیجیتال برای ایمنی و پایداری در حال تغییر روبهروی بخش شیمیایی است. این ابزارها طراحی شدهاند تا به شرکتها کمک کنند عملکرد خود را نظارت کنند، خطرات ایمنی را شناسایی کرده و مطابقت با مقررات محیط زیستی را تضمین کنند. تحلیل اطلاعات مهم است برای بهبود اجرای این مقررات، چرا که میتواند ابزار مفیدی در نظارت دقیقتر روی روالهای ایمنی و سطح اmissionها با دقت و جزئیات بیشتری باشد. فرآیندهای دیجیتال همچنین گزارشدهی پایداری را شفافتر و قابل اعتمادتر میکنند. فرآیندهای مبتنی بر دادهها کمک میکنند تا دادههای دقیق ESG برای پردازش به دست آید، هرچند بدون چالش نیست، بر اساس مشورت مدیریت EFESO. به عنوان مثال، کسبوکارهایی که قبلاً راهحلهای دیجیتال را ادغام کردهاند، بهبود معناداری در ردیابی پایداری دیدهاند، که نشان میدهد فناوری توانایی تشویق به کارایی و مطابقت در صنعت را دارد.