چشمانداز تنظیمات جهانی برای شیمی پایدار
دستورالعملهای محیط زیستی کلیدی شکلدهنده به تولید
مقررات زیستمحیطی تأثیر بزرگی بر seguir صنعت شیمیایی جهانی دارند. قواعد کلیدی شامل REACH در اروپا میشود که مخفف عبارتهای ثبت، ارزیابی، مجوزدهی و محدودیت مواد شیمیایی است. سپس قانون TSCA در ایالات متحده وجود دارد که کنترل مواد سمی را برعهده دارد و همچنین سیستم هماهنگسازی جهانی (GHS) که نحوه برچسبگذاری مواد شیمیایی در سطح جهانی را استاندارد میکند. اساساً این چارچوبهای نظارتی برای حفظ ایمنی در تمام مراحل چرخه حیات مواد شیمیایی از زمان تولید تا دفع آنها وجود دارند. این مقررات سلامت افراد و اکوسیستمهای سیاره ما را حفاظت میکنند. با نگاهی به توافقهای بینالمللی، توافقنامه پاریس اخیراً تأثیرگذاری برجسته داشته است. این توافقنامه شرکتهای شیمیایی را وادار به پذیرش روشهای سبزتر میکند، عمدتاً به این دلیل که کاهش گازهای گلخانهای مضر که سهم بزرگی در مشکلات تغییرات اقلیمی امروزی دارند را تأکید میکند.
قوانین تعیین شده توسط معاهدات و مقررات بینالمللی به شکل قابل توجهی تعیین میکنند که صنعت شیمیایی چقدر باید مسئولیتپذیر و پایدار باشد و شرایط بهتری برای محیط زیست ایجاد میکنند. بررسی اعداد مربوط به رعایت قوانین توسط شرکتهای بزرگ شیمیایی نشان میدهد که پیروی از این قوانین دیگر فقط به معنای اجتناب از مشکلات نیست، بلکه به شرکتها مزیت رقابتی در بازار نیز میدهد. به عنوان مثال، آنچه پس از بازرسیهای انجام شده توسط آژانس شیمیایی اروپا رخ داد، نشان میدهد که مقررات سفت و سخت REACH منجر به کاهش ۴۵ درصدی مواد شیمیایی خطرناک موجود در قفسههای فروشگاهها از سال ۲۰۱۰ تاکنون شده است. وقتی شرکتها به این الزامات عمل میکنند، دو سود پیدا میکنند: اولاً از مشکلات حقوقی اجتناب میکنند و ثانیاً به عنوان نوآوران در فناوری سبز شناخته میشوند. مشتریان روز به روز بیشتری به دنبال محصولاتی هستند که به شیوهای مسئولانه تولید شدهاند، بنابراین شرکتهایی که این تغییرات را میپذیرند، خود را در موقعیتی پیشرو پیدا میکنند و در عین حال به حفاظت از سیاره ما کمک میکنند.
شرایط کنترل اmission در صنایع مختلف
مقررات مربوط به کنترل انتشارات، از جمله مقرراتی که توسط سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا (EPA) و دستورالعمل اتحادیه اروپا در مورد انتشارات صنعتی وضع شدهاند، قوانین نسبتاً سفتی را در مورد میزان انتشارات صنایع به اتمسفر وضع کردهاند. این قوانین به کاهش آلودگی هوا و جلوگیری از خرابکاری کارخانهها به محیط زیست کمک میکنند. با این حال، رعایت تمام این دستورالعملها کار آسانی نیست. بسیاری از شرکتها با مشکلات مالی واقعی مواجه میشوند زمانی که مجبورند تجهیزات خود را بهروز کنند یا به روشهای پاکتری تغییر کنند. این موضوع به ویژه برای کارخانههای قدیمی که عمدتاً هنوز با کربن یا گاز طبیعی کار میکنند بسیار دشوار است. برخی از کارخانههای فولاد و تولیدکنندگان سیمان میلیونها دلار هزینه میکنند تا فقط به حداقل استانداردهای انطباق دست یابند و در عین حال در بازارهای خود رقابتپذیر بمانند.
با وجود تمامی دشواریهای موجود، برخی از صنایع توانستهاند به خوبی با مقررات انتشار هماهنگ شوند. بررسی مطالعات موردی در دنیای واقعی نشان میدهد که برخی بخشها حتی فراتر از ساده رعایت استانداردهای انتشار گام برداشتهاند. آنها این کار را از طریق به کارگیری راهکارهای فناورانه جدید و تغییر در نحوه عملکرد روزانه خود انجام دادهاند. به عنوان مثال، بسیاری از کارخانههای تولیدی به روشهای پاکتری در تولید روی آورده و سرمایهگذاری خود را در زمینههایی مانند نصب پنلهای خورشیدی یا بهبود سیستمهای مدیریت پسماند افزایش دادهاند. این کار باعث کاهش چشمگیر انتشارات و کوچکتر شدن رد پای محیطزیستی آنها شده است. چه چیزی این امر را ممکن کرده است؟ در اغلب موارد، این تغییر از طریق همکاری بین بخشهای مختلف صنعت، ایدههای نوآورانه در زمینه کنترل انتشار و مهمتر از همه، تعهد واقعی رهبران شرکتها نسبت به پایداری ایجاد میشود؛ آنها پایداری را تنها یک الزام نمیبینند بلکه آن را سرمایهگذاری بلندمدتی برای موفقیت شرکت میدانند. شرکتهایی که چنین تغییراتی را اعمال میکنند معمولاً همچنان در رقابت باقی میمانند و در عین حال نقش خود را در حفظ محیط زیست ایفا میکنند.
فناوریهای نوشinas در تولید سبز
فیلتراسیون مembrane و سیستمهای درمان پیشرفته
استفاده از فناوری فیلتراسیون غشایی، روش تولیدکنندگان را در مورد نحوه عمل کردن به سمت سبزفکری دستخوش تغییر کرده است، عمدتاً به این دلیل که این فناوری بسیار زیادی از ضایعات میکاهد. این سیستمهای فیلتراسیون با استفاده از غشایهای خاص کار میکنند که میتوانند مواد ناخواسته را فیلتر کنند، چیزها را تمیز کنند و حتی مواد را در عین حال غلیظ کنند، که به این معناست که مواد زیانبار کمتری به سمت محلهای دفن پسماند هدایت میشود. شرکتهای بزرگی مثل داو شیمیکال و سیمنس شروع به استفاده از این سیستمهای پیشرفته را در کارخانههایشان کردهاند. به عنوان مثال سیمنس، روش فیلتراسیون غشایی خود را در چندین کارخانه در سال گذشته اجرا کرده است. نتایج واقعاً قابل توجه بود. مصرف آب آنها به شدت کاهش یافت و در مجموع پسماند کمتری تولید کردند. اعداد بهترین داستان را روایت میکنند. برخی از واحدها حجم پسماندهایشان را تا نزدیک به 90 درصد کاهش دادند و همچنین بیش از نصف هزینههای منابع مصرفی خود را صرفهجویی کردند. این نوع بهبود از دو دیدگاه، هم برای سیاره زمین و هم برای سودآوری شرکت، وقتی به هزینههای بلندمدت نگاه میکنند، منطقی است.
اجرای صفر تخلیه مایع
دیسچارژ صفر مایع یا ZLD در واقع یک رویکرد سبز در تولید است که در آن شرکتها سعی میکنند به طور کامل از ضایعات مایع خود خلاص شوند. وقتی کسبوکارها این سیستمهای ZLD را نصب میکنند، هر قطره فاضلاب تولید شده در طول عملیات خود را جمعآوری کرده، آن را به درستی تصفیه میکنند و سپس بیشتر آن را دوباره استفاده میکنند، به جای اینکه سادهگیانه آن را دور بریزند. این امر با قوانین سختگیرانهی محیط زیستی که امروزه بسیاری از مناطق وجود دارد، هماهنگ است. از نظر مالی، فناوری ZLD میتواند صرفهجویی بسیاری در هزینهها داشته باشد، چرا که شرکتها بازیابی آب را به جای خرید آب تازه و کاهش هزینههای دفع پسماند انجام میدهند. به عنوان مثال GE Water که این سیستمها را در بخشهای مختلف با موفقیت پیادهسازی کرده است. تجربهی آنها نشان میدهد که علاوه بر رعایت این مقررات سخت، کارخانهها میتوانند در واقع پایدارتر شوند و حدود 90 تا 95 درصد از آب مصرفی خود را بازیابی کنند. تولیدکنندگان بیشتری اکنون شروع به به کارگیری روشهای ZLD کردهاند، به عنوان بخشی از تلاشهای گستردهتر برای حفظ منابع آبی و متمایز کردن خود به عنوان بازیگران مسئول در بازارهایشان.
استراتژیهای بهینهسازی انرژی برای عملیات تمیزتر
سیستمهای پمپ/کامپرسور هوشمند و موتورهای سرعت متغیر
پمپها و کمپرسورهای هوشمند در حال تغییر نحوه مدیریت نیازهای انرژی در کارخانههای شیمیایی هستند و باعث میشوند عملیات بدون وقفه بیشتری انجام شود و در عین حال از هدر رفتن انرژی کاسته شود. فناوری به کار رفته در این سیستمها دقیقاً با نیازهای مورد نیاز در زمان مورد نیاز تطبیق دارد، به طوری که هیچ انرژی اضافی به صورت غیرضروری مصرف نمیشود. درایوهای کنترل سرعت متغیر یا همان VSDها در این زمینه بسیار مهم هستند، زیرا به ماشینها اجازه میدهند فقط زمانی کار کنند که کار واقعی برای انجام وجود داشته باشد، نه اینکه همیشه با حداکثر ظرفیت کار کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده توسط آژانس بینالمللی انرژی، استفاده از VSDها در شبکههای پمپ و کمپرسور میتواند مصرف انرژی را تا حدود 40 درصد کاهش دهد. نتایج واقعی هم این موضوع را تأیید میکنند. به عنوان مثال، یک کارخانه پتروشیمی در تگزاس موفق شد صورت حساب برق خود را حدود 15 درصد پس از نصب این سیستمهای هوشمند در سال گذشته کاهش دهد. این نوع صرفهجویی به سرعت جمع میشود، هم از نظر مالی و هم از نظر محیط زیست، چرا که مصرف کمتر انرژی به معنی انتشار کمتر آلایندهها به جو است.
نوآوریهای فرآیند تقطیر برای کاهش مصرف
فناوری تقطیر جدید نقش بزرگی در کاهش مصرف انرژی و منابع در فرآیندهای تولید ایفا میکند. روشهای قدیمی تقطیر مصرف برق بسیار زیادی دارند، اما گزینههای جدیدتر مانند سیستمهای ادغام حرارتی و رویکردهای مبتنی بر غشا دارد آن بازی را تغییر میدهند. بر اساس برخی تحقیقات منتشر شده در مجله Journal of Cleaner Production، این روشهای بهروز مصرف انرژی را حدود ۳۰ درصد نسبت به روشهای قبلی کاهش میدهند. کارخانههایی که این روشهای پیشرفته را اتخاذ میکنند، هم صورتحسابهای کمتری دارند و هم انتشار کربن را بهطور قابل توجهی کاهش میدهند. وقتی تولیدکنندگان تجهیزات قدیمی خود را با این گزینههای جدید مقایسه میکنند، معمولاً بهرهوری بیشتری و تأثیر بسیار کمتری بر محیط زیست را گزارش میدهند. این تغییر نشاندهنده پیشرفت واقعی در نحوه حرکت صنایع به سمت عملیات سبزتر در سراسر جهان است.
داستانهای موفقیتآمیز تنظیم بخشمحور
تولید برق: دستیابی به استانداردهای صریح آب خنککننده
بخش تولید انرژی با تقاضاهای رو به رشدی مواجه است تا مقررات سختگیرانهی مربوط به آب خنککننده را که با هدف حفاظت از اکوسیستمهای آبی و کاهش مصرف آب وضع شدهاند، رعایت کند. نیروگاهها باید اکنون در فناوریهای جدید سرمایهگذاری کنند و نحوه مدیریت منابع آبی خود را بازنگری کنند. افزایش بهرهوری در مصرف آب خنککننده به آنها کمک میکند تا در محدودههای مقرراتی بمانند، از مصرف آب صرفه جویند و عملیات خود را در بلندمدت پایدارتر کنند. آژانس بینالمللی انرژی گزارش داده است که هنگامی که ایستگاههای تولید برق روشهای بهتری برای ذخیره آب اجرا میکنند، اغلب شاهد کاهش ۲۵ درصدی مصرف آب هستند. بسیاری از واحدهای کشور قبلاً این تغییر را انجام دادهاند و سیستمهای خنککننده با حلقه بسته نصب کرده یا از منابع آب جایگزین مانند پساب تصفیه شده استفاده میکنند. به عنوان مثال میتوان به نیروگاه X در تگزاس اشاره کرد که پس از بهروزرسانی زیرساختهای خنککننده خود در سال گذشته، مصرف آب تازه خود را به نصف کاهش داد. چنین موارد واقعی نشان میدهند که با وجود چالشها، صنعت همچنان به مسئولیت محیط زیستی پایبند است و در عین حال مأموریت اصلی خود در تولید برق قابل اطمینان را ادامه میدهد.
داروسازی: راهحلهای پایدار بازیابی محلول
بازیابی حلالها نقش بزرگی در پایدارتر کردن تولید دارویی ایفا میکند. این صنعت در مراحل مختلف تولید، تنها حلال مصرف میکند، بنابراین یافتن راههای مناسب برای بازیابی آنها به میزان قابل توجهی میتواند به کاهش آسیبهای محیطی کمک کند. وقتی شرکتها بتوانند این مواد شیمیایی ارزشمند را دوباره به دست آورند و از دفع آنها جلوگیری کنند، میتوانند هزینههای خود را نیز کاهش دهند. شرکتهای بزرگ داروسازی مانند فایزر (Pfizer) و گلکسو اسمیت کلاین (GlaxoSmithKline) واقعاً آزمایشهای عملی انجام دادهاند که نشان میدهد چگونه سیستمهای پیشرفته بازیابی حلال آنها کار میکنند. بر اساس گزارشهای منتشر شده از این شرکتها، این سیستمها تقریباً ضایعات حلال را به نصف کاهش میدهند که به معنای دستاوردهای بزرگ در حفظ محیط زیست است. آنچه امروزه شاهد آن هستیم، این است که کل بخش داروسازی به سمت روشهای سبزتری حرکت میکند و تمرکز زیادی بر روی استفاده مجدد از حلالها چندین بار صورت گرفته است. این روند خوشبینانه با اهداف بینالمللی پایداری که توسط سازمانهای جهانی تعیین شده است، هماهنگ میشود. بررسی اینکه شرکتهای داروسازی چگونه با این مسئله برخورد میکنند، مثالی بسیار روشن از آنچیست که سایر صنایع میتوانند از آن بیاموزند و در پیادهسازی تفکر سبز در عملیات روزانه خود استفاده کنند.
مسیرهای آینده برای رعایت قوانین زیستمحیطی
توسعه فلوکولانتهای/کوآگولانتهای بیوشناختهپذیر
مواد منعقدکننده و فلوکولانت بیودگرادابل، برای بهبود تصفیه آب در حالی که از سبک زندگی سبز حمایت میکنند، اهمیت فراوانی پیدا کردهاند. این محصولات به عنوان گزینههای بهتری نسبت به مواد شیمیایی قدیمی عمل میکنند، مقدار لجن را کاهش میدهند و تجزیه طبیعی مواد را تسهیل میکنند. بسیاری از بخشهای تولیدی شروع به استفاده از این جایگزینهای بیودگرادابل کردهاند زیرا نیاز دارند تا مقررات سختگیرانه محیط زیستی را رعایت کنند و خواهان اثرگذاری کمتر بر طبیعت هستند. مطالعات نشان میدهند که این منعقدکنندههای جدید عملکردی مشابه یا گاهی حتی بهتر از منعقدکنندههای سنتی دارند و دفع پسماندها را بسیار ایمنتر میکنند. برای شرکتهایی که سعی در رعایت مقررات دارند، این تغییر از نظر قانونی و زیست محیطی منطقی است. علاوه بر این، این کار به حفاظت دریاچهها و رودخانهها از آلودگی کمک میکند و میزان تولید پسماند را در صنایع مختلف کاهش میدهد.
ابزارهای نظارت بر اmissão در زمان واقعی مجهز به هوش مصنوعی
استفاده از هوش مصنوعی در نظارت بر انتشارات در زمان واقعی، بازی را برای صنایعی که سعی در حفظ سبز بودن دارند تغییر داده است. این ابزارهای هوشمند دقت بسیار بالاتری نسبت به گذشته فراهم میکنند و به کارخانهها این امکان را میدهند تا مشکلات انتشاری را سریعتر شناسایی و قبل از بزرگ شدن آنها را رفع کنند. در مقایسه با روشهای قدیمی، سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی بهتر از همه در پیگیری قوانین و مقرراتی که شرکتها موظف به رعایت آنها هستند عمل میکنند. به عنوان مثال، بسیاری از کارخانههای فولاد دیدهاند که تخلفاتشان پس از انتقال به نظارت مبتنی بر هوش مصنوعی حدود 30 درصد کاهش یافته چون این سیستمها میتوانند مشکلات را پیش از وقوع پیشبینی کنند و دادهها را به محض دریافت پردازش کنند. فراتر از جلوگیری از جریمهها، این فناوری به کاهش آلودگی کمک میکند. شرکتها دیگر فقط به مشکلات واکنش نشان نمیدهند، در واقع از آنها پیشی میگیرند که این امر در راستای اهداف بلندمدت پایداری در عملیات تولید در سراسر جهان منطقی به نظر میرسد.